بی بی چکم منفی شد
من که گفتم از این شانسها ندارم تست گذاشتم یه خط شد بعدش کمی گریه کردم ولی با خودم فکرکردم خواست خدا این بوده ...
نویسنده :
شبنم
21:46
۲۷پری
امروز رفتم بازارکرج خرید لباس کنم اخه ۵اسفند میرم خونه مامی جونم خلاصه اول رفتم بی بی چک خریدم بعداز ۱ ساعت گشت وگذار دستشوییم اومدمسجدی پیدا کردم رفتم داخل یادبی بی چک افتادم وقتی تست کردم ۵دقیقه وایسادم دیدم فقط یه خط یهو یه پیرزن اومد هی در میزد منم تست رو گذاشتم تو دستمال وگذاشم تو جیبم نمیدونم چرا این کارو کرد وقتی خریدهام تموم شد خواستم پرتش کنم کفتم یه بار دیگه نگاه کنم دیدم یه خط خیلی خیلی کمرنگ معلومه رسیدم به خونه وقتی خبر رو به شو شو دادم کمی ناراحت شد گفت من که بیکارم دلم واسش میسوزه چطوری میتونه بازندگی ما بسازه گفتم خدابزرگه کلی حرف زدیم تا خوشحال شد به مامانم زنگید وخبروداد من نخواستم بگه گفتم بزار مطمئن شیم اما گفت...
نویسنده :
شبنم
23:47
۲۳پری
به خاطرچندتا علایم بارداری بی بی چک گذاشتم متاسفانه منفی بود ...
نویسنده :
شبنم
20:04
روزنزدیکی میکنم چون.......
دلیلم اینه ۱)برادرشوهرم که ۲۱سالشه خونمه وچون پدرش ازدواج مجدد کرده ازترس نامادریش اومده خونه من که کار کنه منم گفتم تا اخر فروردین بمون کارپیداکن الان۲ماهه خونمه وتوخونم تکون نمیخوره تامیره بیرون یه چرخی بزنه ماهم دست به کار میشیم خخخخخ خلاصه سریشه ۲)اتاق خابم مثل یخچاله واسه اون اتاق گازنکشیدن وبه دلیل سرما نمیتونم نزدیکی کنم نمیدونم چرا اینجوریم تا پروزمون تموم میشه ببخشید دستشوییم میگیره واگه نرم مثانه ام دردمیگیره نمیدونم چیکارک...
نویسنده :
شبنم
7:07
خانمهای منتقد
یکی از خانومها نوشته خانوم توی پریودی نبایدنزدیکی کرد کار اشتباهیه فکرکرده من ازپشت کوه اومدم خانوم عزیزوقتی خوب نمیخونید نظرهم ندید لطفا من نوشتم ۷ پری یعنی ۷روز بعد پریودیم پریودهای من همون ۳ روز اوله بعدش پاک بودم اینقدرهم احمق نیستم
نویسنده :
شبنم
6:50
14,16,17پری
توانی روزها پروژه داشتیم خخخخخخ 14روزدیگه انتظارم تموم میشه خدایا الان نی نی تولدم باشه آمین فقط نمیدونم چرا ازپهلوهام به پایین درد دارم خداکنه چیزی نباشه
نویسنده :
شبنم
7:52
۱۲پری
امروزم حدودای۴بعدظهراقدام برای نی نی داشتیم خدایاتمام امیدم تویی اگه این ماه نشم دیگه میمونه اردیبهشت آخه از۵ اسفندمیریم کرمانشاه آخه قراره خالم بیادایران خدایاااااا من عیدی نی نی میخواااااااام خواهش میکنم
نویسنده :
شبنم
4:41
خونه دخترخاله
دیروز خونه دخترخالم بودم خوش گذشت اما دخترخالم گفت فعلا بچه نیارسخته من30سالمه بچه نمیخوام همش دردسره خیلیم خرج داره امامن عاشق بچه م میگم خداروزی رسونه خیلی توذوقم خورد وهم ترس به دلم افتاده ...
نویسنده :
شبنم
23:40