زندگی مازندگی ما13 سالگیت مبارک
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 37 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

آرزودارم یه نی نی داشته باشم

بدون عنوان

دوستهای خوبم شاید دیگه هرچند ماه یکبار بیام وبلاگم شوهرم فکرش قدیمیه میگه زن نباید تو اینترنت بره منم نمیخوام به خاطر نت باهاش   دعواکنم حالا تا این بسته اینترنتم تموم شه هستم حالا که دارم میرم شهرستان تبلت پیش شوهرمه  آخه آقامون نمیاد میگه آخرای اسفند میام خیلی به دعاتون محتاجم میبوسمتون'راستی پری لعنتی هم اومد
1 اسفند 1392

بی بی چکم منفی شد

من که گفتم از این شانسها ندارم تست گذاشتم یه خط شد بعدش کمی گریه کردم ولی با خودم فکرکردم خواست خدا این بوده  ...
30 بهمن 1392

۲۷پری

امروز رفتم بازارکرج خرید لباس کنم اخه ۵اسفند میرم خونه مامی جونم خلاصه اول رفتم بی بی چک خریدم بعداز ۱ ساعت گشت وگذار دستشوییم اومدمسجدی پیدا کردم رفتم داخل یادبی بی چک افتادم وقتی تست کردم ۵دقیقه وایسادم دیدم فقط یه خط یهو یه پیرزن اومد هی در میزد منم تست رو گذاشتم تو دستمال وگذاشم تو جیبم نمیدونم چرا این کارو کرد وقتی خریدهام تموم شد خواستم پرتش کنم  کفتم یه بار دیگه نگاه کنم دیدم یه خط خیلی خیلی کمرنگ معلومه رسیدم به خونه وقتی خبر رو به شو شو دادم کمی ناراحت شد گفت من که بیکارم دلم واسش میسوزه چطوری میتونه بازندگی ما بسازه گفتم خدابزرگه کلی حرف زدیم تا خوشحال شد به مامانم زنگید وخبروداد من نخواستم بگه گفتم بزار مطمئن شیم اما گفت...
29 بهمن 1392

۲۳پری

به خاطرچندتا علایم بارداری بی بی چک گذاشتم متاسفانه منفی بود ...
25 بهمن 1392