زندگی مازندگی ما، تا این لحظه: 13 سال و 1 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 37 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

آرزودارم یه نی نی داشته باشم

خونه مامان

1392/10/30 16:21
نویسنده : شبنم
178 بازدید
اشتراک گذاری

من مامانمو مامی صدا میکنم این دو ماهه مامی جونمو ندیدم بعدفوت پدرم همه

سختیهارودوش مامانم بود تنهایی خواهرو برادرمو فرستا دانشگاه ونگذاشت کمبود داشته باشیم اون تمام تلاششو کرد تاخواهرم لیسانس حقوق وداداشم لیسانس متالوژی بگیرن وخواهر ومنو باسربلندی عروس کرد خدایاهمیشه به مادرم سلامتی عطا کن امین.خلاصه مامی  بعدظهردوشنبه زنگ زد وقتی

فهمیدمریضم خیلی ناراحت شد وگفت بیا پیش من مسعود هم گفت حاضرشوبریم ساعت۶ رفتیم ترمینال کرج  بلیط کرمانشاه ساعت ۸.۳۰داشت ساعت ۴صبح رسیدیم ازدیدن مامی خیلی خوشحال شدم بعدشم کلی حرف زدم مامی خوابش برد منم رفتم حموم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

پرتو
7 بهمن 92 14:37
خدا پدرت و رحمت کنه و عمر طولانی همراه با سلامتی به مادرت بده ، پدر و مادر میوههای بهشتین ، نبود هر کدومشون خیلی سخته ، خدا رو شکر که مامان هستن و انشاالله سایشون سالیان سال بالای سرتون باشه آمین